جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سبک زندگی اسلامی
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سبک زندگی اسلامی
بر اساس آیات کریمه قرآن، یکی از اهداف بعثت همه انبیاء الهی ساختن جامعه ای الهی ـ انسانی بوده است که در آن نه تنها افرادش فرهیخته، مهذب، حکمت آموخته و اخلاقی باشند؛ بلکه سازوکار روابط اجتماعی آن بگونه ای تنظیم شود که خود مردم در حرکت جمعی خویش عدالت را برپا سازند. به دیگر سخن، برای جامعه سازی اخلاقی و قرآنی هم باید برای تهذیب افراد برنامه ریزی نمود و هم باید در جامعه فضایی به وجود آورد که همه افراد آن جامعه به سوی خیر و خوبی سوق داده شوند و ارتکاب هر نوع معصیت و منکر را بطور عادی، مستلزم مواجه شدن با مشکلات و دردسرهای بسیار سختی بیابند و از انجام بدی ها منصرف گردند. آموزه های اصیل قرآنی و اخلاقی باید همواره به گوش و ذهن و عقل افراد جامعه ارائه شود و با تبیین و استدلال مورد تصدیق مخاطبان قرار گیرد و در مرحله بعد با تکرار لفظی و معنایی ، آن معارف به قلب و دل آنان وارد گردد و به فرهنگ مقبول مردم تبدیل شود زیرا بدون ایجاد زمینه و فراهم آوردن فضای لازم و در یک کلام بدون فرهنگ سازی نمی توان انتظار داشت که افکار و شخصیت افراد جامعه بر اساس اصول اخلاقی و آموزه های قرآنی شکل گیرد. یکی از مهمترین آموزه های قرآنی “امر به معروف و نهی از منکر” است.
اصل امر به معروف و نهی از منکر در تمام ادیان ابراهیمی مطرح و وظیفه تمامی پیامبران، رسولان، ائمه علیهم السلام و مؤمنان می باشد. این مسأله، هم یک وظیفه شرعی و فقهی است و هم ملاک و معیار و در واقع علتِ فرستادنِ رسولان الهی است؛ زیرا عالم مادی، عالم اختلاط خوبی ها و بدی ها، حق و باطل، ظلمت و نور و فضایل و رذائل است و این امور گاهی چنان در هم تنیده می شوند که شناخت آنها و سپس عمل به آنها دشوار می گردد. ادیان الهی با شناساندن معروف و منکر و در واقع خوب و بد به انسان ها و به دنبال آن دستور به انجام معروف ها و بازداشتن از منکرها، هدایت الهی را به آدمی می آموزند و او را به صراط مستقیم رهنمون می شوند.
سفیران الهی به ما آموخته اند که امر به معروف و نهی از منکر، نشانه عشق انسان به مکتب و علاقه آدمی به سلامت جامعه است ؛ امر به معروف نشانه فطرت بیدار جامعه، مایه تشویق نیکوکاران و تذکر و آگاهی افراد جاهل است ؛ امر به معروف سبب دلگرمی و تقویت افراد کم اراده و جبران کننده کمبود تقوای بعضی از افراد جامعه است ؛ امر به معروف نشانه غیرت دینی و احساس مسئولیت است و اساس تربیت دینی فرد و جامعه است ؛ امر به معروف سبب رشد جامعه و نهی از منکر مانع از سقوط جامعه است و بالاخره امر به معروف و نهی از منکر نوعی نظارت عمومی است. وجدان اجتماعی و نظارت ملی و همگانی برای رشد و اصلاح جامعه بسیار مؤثر است و خدای حکیم این دو اصل را بر همه آحاد جامعه اسلامی واجب کرده و خواسته است هر مسلمان علاوه بر احساس مسئولیت درباره خود، نسبت به اخلاق عمومی نیز حساسیت داشته باشد و پاکیِ روحیِ جمعی حاکم بر اجتماع را مانند پاکی ِ روحیِ فردی خویش پاسداری و مراقبت کند.
سرنوشت فرد و اجتماع غالبا به یکدیگر گره خورده است و در صورت تباهی عمومی، عذاب خدا بر همه مردم نازل می شود. توسعه فرهنگی و اخلاقی جامعه در گرو عمل به این فریضه است و با تعطیل شدن این دو اصل، کسانی که دارای ایمان و اراده ضعیف هستند تحت تأثیر فضای مسموم اجتماعی قرار می گیرند. متأسفانه در جوامع کنونیِ اسلامی، وظیفه بسیار سترگ “امر به معروف و نهی از منکر” به فراموشی سپرده شده است و حتی بدان پایه که به وظایف کوچک و شخصی و کم ارزش اهمیت داده می شود، نسبت به برپا داشتن این فریضه بزرگ و فراگیر و سرنوشت ساز توجه نمی شود. گویا اصلا خدای متعال این واجب را بر گردن ایشان ننهاده و در آخرت از آنان بازخواست نخواهد کرد. از طرف دیگر با فراموشی عملی این فریضه، بحث علمی از بایدها و نبایدها و شرایط و خصوصیات آن نیز بسیار کمرنگ و اندک شده است.
در حالی که درباره موضوعات بی اهمیت و یا کم اهمیت قلم فرسایی ها می شود و کتاب ها و مقالات مفصل و پی در پی نوشته می شود، درباره این فریضه حساس، ظریف و مربوط به لحظه لحظه ی زندگی امروز و نهایتِ فردا و فرداها کمتر سخن گفته و یا کتاب و مقاله نوشته می شود و به شرایط و شیوه های پیاده کردن آن در جهان امروز، که به حق آن را جهان ارتباطات و امواج نامیده اند، توجه بسیار اندکی می شود.
امام باقر(علیه السلام) در سخنی گهربار، عامل این سهل انگاری و فراموشکاری را دنیا دوستی و لذت طلبی می داند و می فرماید: « در آخرالزمان گروهی هستند که از افرادی ریاکار که قرائت قرآن و عبادت را به خود می بندند و تازه به دوران رسیده های نادان هستند، پیروی می کنند. آنان امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمی شمارند، مگر بدان هنگام که ضرری متوجه آنان نباشد. همواره برای خویش به دنبال راه چاره، فرار و عذرتراشی می گردند. در جستجوی لغزش دانشمندان و اعمال تباه آنان هستند. به نماز و روزه و آنچه به مال و جانشان آسیبی ندارد، روی می آورند ولی اگر نماز به جانشان آسیبی برساند آن را رها می کنند همانگونه که برترین واجبات و بزرگترین آنها (امر به معروف و نهی از منکر) را ترک کرده اند.